دید و بازدید مخصوص

به نظرم بزرگترین درد پیری تنهاییه و اینکه اخلاقای عجیب و غریبی پیدا می کنی که اطرافیانت رو به ستوه میاره. مشابه همون رفتارهایی که تو بچگی داشتی با این تفاوت که اون موقع با هر حرکت قربون صدقه ت می رفتن اما تو پیری... 

 و همیشه زمان های خاصی درد تنهایی بیشتر به آدما فشار میاره. مثل عید که معمولا" دور هم بودن ها بیشتره و آدمای تنها مجبورن فقط با خاطراتشون زندگی کنن. ولی شاید بشه گاهی چند لحظه ی کوچیک تنهایی رو از یادشون برد.  

شرح ماجرا رو اینجا بخونین. 

ممنون از کلاسور که دعوتم کرد. 

این در واقع بازی نیست فقط از همه ی دوستان عزیزم  پمی فیل ، دارینوش ، شادمهر ، بهزاد ، اتل متل ، بهار مهرگان و ..... خواهش می کنم هرجوری که دوست دارین در مورد این دید و بازدید خاص اطلاع رسانی کنین تا شاید بار تنهایی رو روی دوش پدر بزرگا و مادربزرگای خانه های سالمندان سبک تر کنیم. 

 

نظرات 23 + ارسال نظر
Pemi یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:00 ب.ظ

sure :)

ممنونم :)

زری یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:43 ب.ظ http://everlife.blogfa.com

برنامه ی خوبیه. من خیلی دوست داشتم همراهشون میرفتم. ولی تو تعطیلات نمیشه. امیدوارم بعدا بتونم این کار رو انجام بدم.

البته این کار مهم نیست کی انجام بشه اما کسایی که عید سفر نمیرن اگه بتونن این کارو کنن خیلی بهتره. چون دل آدم اینجور وقتا بیشتر می گیره تو تنهایی

حمید یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:27 ب.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

عادت دارم هر وقت که بعد از چند روز نیست شدگی به نت برمیگردم اول وبلاگ همه رفقا رو باز کنم و بعد دونه دونه کامنت بذارم...وقتی واست کامنت گذاشتم و وبلاگت رو بستم به کرگدن سر زدم و رفرش کردم ببینم تازه کی آپدیت کرده که نام ؛شب نویس؛ بر صدر جدول لینکاش میدرخشید!...تازه فهمیدم انقدر دعوا و دعوتی که کردم بی فایده بوده و خودت آپدیت کردی و من خبر نداشتم!...
درسته به دعوت من ننوشتی ولی مرسی که نوشتی!...

خواهش می کنم وظیفه بود واقعا.

واسه منم اون قضیه زیاد پیش اومده قبلا. واسه همین تازگیا لحظه ای که می خوام یه وبلاگی که قبلا صفحه شو باز کردم شروع کنم به خوندن، یه بار دیگه رفرش رو میزنم!

کتایون یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:43 ب.ظ http://goodmorning.blogfa.com/

چه کار قشنگی.میدونی که من تهران نیستم.حیف

به خاطر همین هم اسمت رو ننوشته بودم. واقعا حیف...

کلاسور یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:30 ب.ظ http://celasor.persianblog.ir

ممنون که نوشتی، نه برای من ! برای اون که تنهاست. خیلی ممنون

همونطور که به حمید گفتم وظیفه بود. ممنون از تو و کسایی که قدمای اول این حرکت قشنگ رو برداشتن.

شادمهر دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:42 ق.ظ

تو هم هستی؟

نمی دونم!

حمید دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:15 ق.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

وحید کیه!؟...منظورت از جوابی که به کلاسور دادی منم!؟...
ضمنا فضول هم خودتی! پسردایی خودمه جوابایی که اینطرف اونطرف بهش میدن رو دلم میخواد بخونم!

:))
آره منظورم تو بودی! ولی تو خواب آلودگی جواب دادن همینه دیگه. حالا در همین حد که اسمت رو با اسم برادرت اشتباه کردم و نه یه اسم پرت دیگه خدا رو شکر کن!
خوشم میاد همچین ضربتی پیشگیری می کنی از اینکه یه نفر بخواد پیش خودش در موردت حرفی بزنه!

شهاب دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:17 ق.ظ http://triplex.persianblog.ir


ایول پس این حرکت قشنگ کار تو بوده....دست مریزاد

هاا؟! نه بابا. من فقط به بازی دعوت شدم برای گسترش این دعوت. جرقه زننده ش نویسنده ی لینک اولی بود که تو پست بهش اشاره کردم.

دارینوش دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:21 ق.ظ http://Fly.blogsky.com

سلام.
مرسی از دعوت قشنگت. حتما شرکت یا حضوری . یا غیر حضوری.

سلام
ممنونم دوست من

بهار مهرگان دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.baharmehregan.blogfa.com

سلام . ممنونم من حتما شرکت میکنم تا عصر منتظر پستم باش عزیز ...

سلام عزیزم. عالیه. ممنونم

بهار مهرگان دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:59 ب.ظ http://www.baharmehregan.blogfa.com

نوشتم ...

مرسی دوستم. بوس

اتل متل دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:00 ب.ظ http://shilly-shally.blogfa.com

این از اون کاراییه که همیشه دلم می خواسته انجام بدم!
من لبیک رو می گم ولی اونجا رو که کسی نمی خونه تا بفهمه!
مرسی دوست جون!

یه نفر هم ببینه یه نفره! در هر صورت هیچ اجباری نیست گلم :)

دخترآبان دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:24 ب.ظ http://fmpr.persianblog.ir

مرسی مرسی مرسی هوارتا

شما هم مرسی هوارتا بیشتر!

اتل متل سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:06 ب.ظ

درستش کردم لینک رو عزیزم!!
شاید من از اون آدم مجازی ها باشم که الکی می گن بیست سالشونه ولی هفتادو رد کردن!!

مرسی
آره هیچ بعید نیست! شاید منم سه سالم باشه میگم بیسته و سه سالمه :)) هیچی غیر ممکن نیست!

بهار (سلام تنهایی ) سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:22 ب.ظ http://beee-choneh.persianblog.ir

منم اطلاع رسانی کردم ..اگه زمانش و روزش معلوم بشه هستیم دیگه ...مرسی عزیزم از کامنتات امروز از صبح دارم تلفن جواب میدم این چند روزه سرم گرمه حسابی خبرم کن اگه خبری شد ...

مرسی به خاطر اطلاع رسانی. آره هنوز که معلوم نشده. حتما اگه خبری شنیدم خبرت می کنم

بهار (سلام تنهایی ) سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:23 ب.ظ http://beee-choneh.persianblog.ir

عکسا هم که برات می ذارم ولی اگه خیلی عجله داری بیا مسنجر برات بذارم ببین همه رو خیلی با حال شده ..مخصوصا اونایی که هستیم ..

نه اونجوری بی مزه میشه! می خوام یهو همشو با هم ببینم :))
خونه هم نیستم . الان فقط اومدم چک کنم و برم

نازنین سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:28 ب.ظ http://farzandanekorosh.blogfa.com

سلام عزیزم....امروز رفته بودم خونه ی سالمندان...امیدوارم هیچکی از ماها این کارو با پدر مادرامون نکنیم....به من هم سر بزن عزیزم

سلام نازنین عزیز. چه کار خوبی کردی...واقعا خدا همچون روزی رو نیاره که ما این گناه رو مرتکب بشیم...

بهاره الف چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:41 ق.ظ http://eternaldeath.blogfa.com

هیچ وقت دلم نمی خواد پیر بشم!

البته پیر داریم تا پیر. اما خوب...منم دلم نمی خواد!

حمید چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:51 ق.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

خشن چیه خانم محترم!؟...والا تنها فرق این عکس با عکسای قبلی پروفایلم در همون محاسنمه!...نکنه میخواید بگید مظاهر دینی خشنن!؟...نکنه میخواید بگید شما بیشتر از مموتی و آقا که ریش میذارن میفهمید!؟...نکنه دارید ساختارشکنی میکنید!؟...یادم باشه بسپرم بچه ها در اعتراض به این حرمت شکنی بریزن تو خیابونا و یه حماسه دیگه خلق کنن!

خوب همون محاسن کلی فرقه واسه خودش! و البته من اجازه ی هیچ ساختار شکنی و حرمت شکنی به خودم نمیدم. دیدی که حتی احترامم هم بهتون بیشتر شد! اتفاقا چقدر این جذبه بهتون میاد و آدمو یاد اقتدار نظام و همونایی که گفتین و اینا میندازه!!

بلوطی چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ب.ظ

سلام شب نویس گلم
منم اگر تا اون موقع تهران بودم باهاتون میام...شمارمو گذاشتم بهم خبر بدن:))
سال نو خیلی مبارک باشه خانومی مهربونم
ایشالله سال خیلی خوبی داشته باشی
خیلی مراقب خودت باش.
بوسسسسسسسسسس

سلام عزیز دلم. سال نوی تو هم مبارک با بهترین آرزوها برات. به طور ویژه D: بوووووووس

کلاسور چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:32 ب.ظ http://celasor.persianblog.ir

سلام باور کن وقتی کامنتت رو دیدم فهیدم برنامه اعلام شده !!!!!!!! نا خواسته برنامه رو به من هم اعلام کردی !!!

خوب خداروشکر بی دقتی ما یه بار مفید بود!!! :))

منوخودم پنج‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:54 ب.ظ http://bluepenn.blogfa.com

سلام
خوبین؟
مرسی از لطفتون که اینجا اطلاع رسانی کردین.
نه اصلن دیر نیست. تا روز قبلشم بگید هماهنگ میکنم.
بازم ممنون
در ضمن سال نو مبارک
شاد شاد باشین...زیااااااااااددد

سلام. ممنونم
خواهش می کنم کاری نکردم اصل کاری رو شما انجام دادین که این حرکت قشنگو شروع کردین.
سال نوی شما هم مبارک...با بهترین آرزوها

غزل خونه چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:27 ب.ظ http://ghazalkhoone.persianblog.ir/

سلام
چه خوب که همه ی بچه های راجع به این عید دیدنی خوب نوشتن. خدا کنه همونطور که نوشتن٬ بیان...

علیک سلام
خدا کنه. اگه برنامه های فشرده ی عید اجازه میداد خیلی ها مثل من دوست دارن بیان که نمی تونن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد