یک ذوق کوچولو!

دیروز
زنگ میزنم میگم: آقا لطفا 12 تا عکس رنگی از شماره فلان برام چاپ کنین فردا میام می گیرم...هزینه ش چقدر میشه؟ 

میگه: "حتما خانوم..چشم...قابل نداره. میشه 6 تومن" 

امروز
دارم برمیگردم خونه و خوشحالم که دارم به عملی شدن نقشه هام نزدیک میشم! آخه از صبح دوباره بیماری ناشناخته م عود کرده که فقط هم با هله هوله های خوشمزه درمون میشه!! واسه همین می خوام مستقیم برم سوپری که یهو یادم میفته باید برم عکسامو تحویل بگیرم. پولامو میشمرم... 6500 تومن! ..."اه! چرا من امروز اینقدر کم پول آوردم؟! "...کلی با خودم کلنجار میرم که عکسا رو بذارم واسه فردا یا شیکمو بی خیال شم؟!  آخرش یه آه گنده می کشم و میرم به سمت عکاسی. 

 

-:"سلام... عکسایی که دیروز سفارش دادمو می خوام" و شماره ی عکسو میگم.  

-:"بله...اجازه بدین... آهان...اینجاست. بفرمایید" 

و پاکت رو میده دستم. 6 تومن رو میذارم رو میز و پاکت رو می گیرم. لحظه ی آخر تصمیم می گیرم عکسارو بشمرم. فقط 6تاست! تو دلم کلی ذوق می کنم و میگم: " حالا که 6 تاظاهر کردین 3تومن میشه دیگه؟!" میگه:" ای وای خانوم ببخشید..12 تا خواسته بودین؟" سریع میگم: "اصلا اشکال نداره" 3 تومن از پولامو برمیدارم و میزنم بیرون. 

پیش به سوی سوپر مارکت!

نظرات 31 + ارسال نظر
دخترآبان یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ب.ظ http://fmpr.persianblog.ir

ای شیکمو

من جای تو بودم کل شش تومنو میبردم خوراکی میخریدم

حالا کی شکموئه؟! :)))

کتایون یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ب.ظ http://goodmorning.blogfa.com/

به این میگن خوش بیاری در دقیقه ۹۰!

آره دقیقا! خوش بیاری و غافلگیری! D:

شهاب یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ


خیلی قشنگ بود، شکلکه...
فکر نکنم تا حالا هیچ شکلکی به این واضحی حس و منتقل کرده باشه...

خوب این نشون دهنده ی کار درست بودن نویسنده ست! :)) ... مرسی

نویســار دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ق.ظ

انرژی بخش بود!

خدا خواسته بهت حال بده. نوش جونت

آره اون حال دادنش بیشتر از خوراکی ها چسبید! :)

Al دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:47 ق.ظ http://triplex.persianblog.ir/

این عکاسی هایی که این دختر های مردم رو به هله هوله خوری سوق میدن رو باید آورد تو برنامه تغذیه تلویزیون و دارشون زد و بعد بگند اینا محارب بودند ...
دختر تو دیگه الان باید هله هوله رو بدی دست بچه نه این که خودت بری بخوری... ... هله هوله تو سن شما مثل سم میمونه ...

عکاس های بیچاره! فکر نکنم جرمشون اونقدرا هم سنگین باشه! تازشم منظورت چه سنیه؟! اتفاقا این بچه هان که نباید هله هوله بخورن چون رشدشون مختل میشه...ما که دیگه کار از کارمون گذشته! :))

شبا دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:02 ق.ظ

به همون اندازه منم ذوق کردم

:)) خدا رو شکر که شما رو هم ذوق زده کردم...راستی شما؟!

مکتوب دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ق.ظ http://syatle.blogspot.com/

خدا بده شانس.
چقدر با مزه بود.کلا تو استاد خلق این جور نوشته ها و اثار هستی.
حالا چی خریدی؟

جدی بامزه بود؟ مرسی... خودم بعد از نوشتن دلم می خواست پاکش کنم! نمی دونم چرا خوشم نیومد :)

هیچی بابا چیپس و آلوچه و این خرت و پرتا D:

کتانه دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:54 ب.ظ http://katayoun.logfa.com

چه پست خوش مزه ای.....

نوش جون عزیزم :)

pemi دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ب.ظ

نچ نچ نچ
واقعن که :))

دیگه تکرار نمیشه :))

اتل متل دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:45 ب.ظ http://shilly-shally.blogfa.com

آخی عزیزمقربون اون بیماریت بشم!!! میشه یه چیزی هم این وسط مسطا باعث یه ذوق کوچولوی من بشه!منم اون بیماری از زندگی سیر شدگیم دوباره عود کرده اتفاقا...

آره عزیز دلم..حتما میشه... اصلا کلی ذوق کوچولو می تونیم واسه خودمون ایجاد کنیم..من امتحان کردم که میگما!
امیدوارم بیماری تو هم زودی با یه سورپرایز برطرف شه... :)

بهار (سلام تنهایی ) دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ http://beee-choneh.persianblog.ir

می تونم تصور کنم چقدر حال کردی ..راستش این بیماری ناشناخته در خانواده ی ما موروثی است به هر حال منم یه وقتایی که خسته و کوفته هستم میرم سوپری یه عالمه هله و هوله می خرم بعدش همه فکر می کنند برای سپهر می خرم و سپهر شکمو هست ..ولی کلا خیلی حال می ده وقتی میام خونه و با سپهر حمله می کنیم و می خوریم ...

آخ که چه ارثی داریم! آخه اینم شد ارث؟! :)))))))


چه کیفی می کنین پسسسسسسس...اونجور موقعا اگه به منم زنگ بزنی به صورت ضربتی سر صحنه ی جرم حاضر میشم!!! D:

بهار (سلام تنهایی ) دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:39 ب.ظ http://beee-choneh.persianblog.ir

مرسی عزیزم برای احترامت ..شما بی خیال غیر فعال کردن باش بگو هر چه می خواهی بگی ...
الان خوبم نگران نباش ...عزیزم ..

چه خوب! آخ جون! پس بیام دعوات کنم! :)))

شادمهر دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://triplex.persianblog.ir/

خدا واسه آدم شیکمو می سازه!
در هر صورت خدا شفات بده! اندازه ی مادر مادربزرگ من سن داری اونوقت هنوز به بیماری هله هوله خوری مبتلایی!!!

یه سوال: با محاسبات من اگه مادر مادر بزرگ تو همسن من باشه تو الان هنوز نباید به دنیا اومده باشی! تو الان از کجا داری اینا رو می نویسی؟! من دارم کم کم می ترسم!!! D:

یاسی سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:46 ق.ظ http://yasiii88.blogfa.com

توام مثل من شب بیداری

البته ذاتا این طوری ام! ولی دیگه متاسفانه نمیشه! سر کار رفتن آدمو از ذاتش دور می کنه! :)

بزرگ جزیره سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ق.ظ

خوبه والا مردم 6500 تویمن تو جیبشونه تازه میگن چرا انقدر کم پول آوردم.
یکی از اون تراولاتم به من بده گامبو :D

چون خیلی حرف بدی زدی بهت تراول نمیدم! گامبو هم خودتی! D:

زری سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:49 ب.ظ http://everlife.blogfa.com

خوبه دیگه. دعا به جون اقای عکاس کن.

بله حتما! :)

شبا سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:29 ب.ظ

همون شباهنگام
حال نداشتم کامل بنویسم نوشتم شبا

:)))) منم اصلا حواسم نبود!

راستی شبا هم اسم قشنگیه ها! :)

سولماز سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:52 ب.ظ

آدم این جور مواقع حس می کنه یه قله رو فتح کرده!

خیلی می چسبه به آدم!

قله رو خوب اومدی! D: البته بدون زحمت!

دخترآبان چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:49 ب.ظ http://fmpr.persianblog.ir

اول اینکه اوووووووووووووووووووووول

دوم روزت مبارک شب جان

هاااااا؟ اول؟! D:

مرسی عزیزمممم...روز تو هم مبارک! :)

حمید پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ق.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

مگه نمیگی ۶۵۰۰ داشتی!؟...خب اگه اینطوری نمیشد هم باز پونصد میموند دیگه!...یعنی این بیماریت با پونصد تومن کارش راه نمیفته!؟...
خدا رو شکر که ما از این بیماریها نداریم وگرنه حتما همون روزای اول بدلیل پایین افتادن هله هوله ی خونمون میمردیم!

چرا با پونصد تومن در حالت عادی میشه یکی دو تا هله هوله خرید ولی در حالت عود بیماری کمتر از 2-3 تومن کمکی نمی کنه!! :))

من که یه بار دیگه هم بهت گفته بودم شانس آوردی از این بابت!

هادی پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://shahnia.blogfa.com/

درود
روزت مبارک!

سلام...خیلی ممنونم دوست من :)

نوید پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:39 ب.ظ http://navidam.blogfa.com

از اون ۳ تومان ۱۵۰۰ تاش بذار کنار واسه کادویی من یالا . شانس من بود

اختیار دارین! حیف که نمیشه ثابت کرد ولی 1500 تومن که ارزش نداره خیلی بیشتر از این حرفا براتون کادو می خریدم اگه ایران بودین :)

حمید جمعه 14 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:34 ب.ظ http://abrechandzelee.persianblog.ir/

جدا در حالت عود بیماری ۳-۲ تومن خرج برمیداره!؟...
عجالتا بنده سرطان هم بگیرم عمرا انقدر بابتش خرج کنم! (آیکون اسکروچ با لهجه اصفهانی!)...

:))))))) از دست تو حمید!

نوید جمعه 14 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:44 ب.ظ http://navidam.blogfa.com

حالا کجاشو دیدی باید بیام ازت اینقدر انتقاد کنم که دیگه هله و هوله نخوری

فکر نمی کنم فایده ای داشته باشه! ولی اگه واقعا بتونین بیماری هله هوله خوری منو درمان کنین یه کادوی گنده پیش من دارین D:

غزل جمعه 14 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ب.ظ http://sina382.blogfa.com/

چه شانسی داری هاااااااااا

:)) آره خیلی باحال بود..خودمم کیف کردم!

کتانه یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:39 ب.ظ http://katayoun.blogfa.com

سه پاس گلم از لطف حضورت

خواهش می کنم عزیزم... :)

نوید دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:20 ب.ظ

حالا هی دختر خاله دختر خاله کن برای من

عمو نوید حسودیت میشه؟ من که عمو عمو هم کم نمیگم ! :)))))))

بلوطی دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ب.ظ http://number13.blogfa.com

منم همیشه پولم کم میاد! ای ول یعنی خدا برات خواسته ها...وقتی از این شانس های کوچولو میارم کلی دلم شاد میشه

اصلا زندگی واسه من تو همین شانسای کوچولو خلاصه میشه :))

نوید سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ق.ظ

هنوز تو ذوقی تو ؟ مرسی دایی

کم کم دارم از ذوق در میام تا نوبت بعدیش برسه :)

masi سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://sporty-girl.blogsky.com

salam,dashtam miraftam to0 lo0nam ke esme webet jazabm kard,bahali.khosham o0mad az webet.yejo0r konjkavio fo0zo0li to0 donyaye zano0ne,lezat bordam.mito0ni biay tarafe ma???lo0namo0n yekam shipish mipishie vali badet nemiad.montazeretam jijal.bybye

سلام دوست من...مرسی از تعریفات...لطف داری...حتما میام به وبلاگ شیپیشیت! البته به گفته ی خودت :)

اعترافات یک قلم جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ق.ظ http://www.khaterat88.persianblog.ir

بابا قانون جذب بابا انتونی رابینز

آرهههههههه! من واقعا بهش اعتقاد دارم. خوب گرفتی نکته رو ها! :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد