من از آتشی سوختم که با دستان خودم هیزمش را جمع کردم. دانه دانه دانه
می سوزم و تمام نمی شوم.
خاکستر می شوم و خاکستری نمی شوم.
خاکستری نمی شوم...
من همیشه سرخم
سرخ سرخ سرخ
داغ داغ داغ
به رنگ سرخ ..رنگ بودن و خاکستری نشدن ..
کجایی دختر؟
مرسی که به یادم هستی عزیزم. همین دور و برام
به رنگ سرخ ..رنگ بودن و خاکستری نشدن ..
کجایی دختر؟
مرسی که به یادم هستی عزیزم. همین دور و برام