خب تابلوئه دیگه. یه تنگه که کفش از اون یاروهاس(از همونایی که می خورن! شرمنده اسمشو یادم نیست) و توشم آب ریختید و دو تا ماهی الکی انداختین توش! آخه این معماها چیه؟! فکر کردی با دسته ی عقب ماندگان ذهنی طرفی؟
:))) ای خدا از دست تو! نمی دونی چقدر خندیدم. یه چیزی گفتی که دستی دستی آبروی خودتو بردی. کامنتهای اتل متل و غزل خونه رو ببین!
فقط اون یارو ها رو درست متوجه شدی که تازه اون رو هم اسمشو نگفتی. بابا خوب می تونستی بگی شکلات سنگی! اینم سخت بود؟ :دی
برای اینکه سخت تر کنی باید از یخچال درش می آوردی خواستم بهت بگم دیدم اگه اشاره به یخچال کنم لو میره ولی این یخچاله تابلوش کرد دختر خاله کوچه .... باید میذاشتی رو میز بعد ازش عکس می گرفتی ..اونوقت کی میگفت آیا ؟؟؟خودم فقط
اشکال نداره! خیلی هم نمی خواستم معمایی بشه. بیشتر بهانه ای برای پز دادن بود! :)))
خوشحالم که پزتو دادی. مخ ما رو کار گرفتی که پز بدی؟ دیوانه. من شب خواب اینو میبینم اینقدر فکر کردم. آخه تو دهات ما از اینا نیست. میتونست تبلیغ یخچال هم باشه؟ حالا تمامی دوستان توجه کنند یه معما هم من میگم: چه رازیست در پس رگبرگهای پر شمار یک درخت؟
آهان! اسم اون یاروها رو یادم اومد! ته ظرف شکلات سنگیه. ماهی ها پاستیلن. آبش هم ژله است... چی فکر کردی؟! فکر کردی من سردسته ی عقب ماندگان ذهنی ام؟ این که کاری نداشت. اینا رو من در همون کامنت اولم هم اشاره کردم. فقط کمی سربسته گفتم که ببینم هوش بقیه در چه حدیه! راستی یه سوال. پازل با اینجا چه فرقی داره؟
آفرین آفرین! می دونستم باهوشی! من کشته ی اون سربسته گفتنات شدم :))
پازل مثلا مثلا مثلا یه جورایی مینیمال نویسیه!! شما باور نکن!
شرمنده باز من دیر رسیدم.ببخشید من چند سوال داشتم. اسم یخچالتون چیه؟ ایا برچسب انرژِیش A هست؟ ضد برفکه؟ چرا به غیر از یه تنگ چند تا ماهی خسته سوز و سرماااااااا هیشکی توش نیست! یه سوال دیگه چقدر سنگدلید شماها ماهی رو چرا گذاشتین تو یخچال. و یه تشکر میکنم از خانوم بهار که گویا زن دایی شما هسن و به شما همیشه کمک میکنن. اخ.مردشور این در کابینتو ببرن .هنوز درد داره سرم.
آخ آخ سرت خورد به کابینت؟ کی؟ چرا؟
جواب سوال ها: 1- LG 2- بله 3-بله 4- این یخچال عروس می باشد! و طبیعتا خیلی پر نیست. خیلی هم خالی نیست. اما چون من کلا از نزدیک ژله عکس گرفتم بقیه مواد معلوم نیست! 5- در اینکه ما بی سنگدلیم شکی نیست! ولی آخه ژله بیرون یخچال بمونه خراب میشه!
6- بهار زن دایی نیست. دخترخاله ست. شما چطوری به این نتیجه رسیدین که زن داییه؟ :))
بعدشم جریان این کابینت رو بگو که من از نگرانی در بیام. زود! آف بذار برام.
چرا میزنی خواهر من. دعوا که نداریم که. با اون نوشتت من میتونستم صورته حرص خوردتو ببینم. با اون فشاری که به کیبورد می دادی. جالبش اینجاست آخرش دی: زدی. ایول. حالا بی خیال جایزه ی ما رو رد کن بیاد میخوایم بریم کار داریم. بدو.
من که :دی نزدم. :)) زدم!!
بعدشم من اصلشم عصبانی نشدم اصلا هم حرص نخوردم. بسیار لطیف و مهربان و دوست داشتنی هم برخورد کردم :دی
جایزه ت هم اینه که هر وقت آپ کردی میام می خونم و نظر میدم. البته اگه بتونم :))
ظاهرش تنگ ماهیه اما این ظاهره!!! یه یخچال داریم...این آبی ها ژله هستن. این ماهی ها یه چیزی تو مایه شکلات و پاستیلن. اون ته ته ها هم این سنگ شکلاتی ها هستن! بزن اون دس قشنگه رو آیا؟
به شرطی که تقلب تو کار نباشه....بله بزن دست قشنگه رو :))
سلام اولش فکر کردم که شاید یه تنگ ماهی مصنوعی باشه اما بعدش یادم به کدبانوگری شما افتاد گفتم این حتما ژله هست و اون سنگا هم اب نباتن! فقط موندم اون ماهیا رو هم میشه خورد یا نه! ولی ای ول عجب ابتکاری داری به خدا! فک کن مهمون میاد بعد اینو میگذاریم سر میز می گیم بفرمایید! اگه دوستای دهاتی من باشند که از تعجب شاخ در میارن خیلی ایده خوبی بود خانومی برم ژله بخرم
چه پست جنجالی شد این ..حالا منم میگم باور کنید دوستان که خود اکواریم ژله ایی داخل یخچال می باشد..از نزدیک شاهد بودم .. یادم باشه بازم بهت ایده بدم عزیزم شنیدم مکتوب گفت زن دایی می باشم ...این همه عنوان پست رو داد و بیدا کردی که دختر خاله ..فکر کنم خواجه حافظ شیرازی هم دیگه فهمید که ما دختر خاله هستیم و دوباره بعضی ها میگن زن دایی خلاصه اومدم بگم کامنتهات رو دونه به دونه خوندم قربان خلاقیت این خاله جانم برم که اینقدر هنرمنده هزار ماشاالله
عزیزم خاله جان کیه؟ منظورت چیه؟ مگه خاله جان این ژله رو درست کرده؟ آهان! افتاد دیگه؟ ببین اینقدر چشمک زدم و چشم و ابرو اومدم کج شد صورتم! می دونی که خاله جان تازه باید این چیزارو از من یاد بگیره :)))
مکتوب جونم هم که دوست عزیز منه چون تو عنوان پست نگفتم دخترخاله بهار متوجه نسبت نشده. حالا به هر حال هستن کسایی که این قضیه نسبت فامیلی ما رو نمی دونن. مهم اینه که متوجه شد تو چقدر خوب و مهربونی. نوع نسبت فامیلی که مهم نیست
بزرگ جزیره
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 ساعت 11:31 ق.ظ
اون نوره رو می بینی وسط عکس. اون منم الان داشتم بهش نگاه می کردم اینطوری شد. بقیشم آب شوره فکرکنم. ادرست رو نداشتم وگرنه زود ترمیومدم. ببخشید
خواهش می کنم دیگه تکرار نشه!
آره تو درست گفتی آفرین! درضمن تو نور نیستی. نور علیٰ نوری!!
سلام... خوبین؟ تنگ ماهی خوشکلش که تابلو است ... اما چرا آبش سبزه؟ ژس معلومه یه خوراکیه که شبیه تنگ ماهی درست شده.. و اما یخچال؟ من بعید می دونم یخچال باشه آخه اون ته چیزی شبیه آیینه وجود داره ... خوب شاید آیینه گذاشتین توی یخچالتون ... خدا رو چه دیدی ... شاید هیچ کدوم از اینا نیست ...
اصلا خود یخچال معما نیستش. من نمی دونم چرا همه براشون عجیب شده. این یه ظرق ژله ست ( شبیه به آکواریوم )که تو یخچال قرار گرفته. آبش هم چون ژله ش خیلی آبی نبود به سبز میزنه.
مدیونی اگه فکر کنی من وایسادم همه بگن بعد که جوابش دراومد بگم! برای اثبات حقانیت هم که شده اولین حدسم رو که اشتباه هم بود میگم!من فکر میکردم این یه شمعه! خداییش ژله یا شمع در هر حال خیلی قشنگه و واقعا هنرمندانه اس...
مرسی که گفتی...آره...بعد از اینکه نوشتم وقتی زمزمه میکردم فهمیدم اشتباس ولی دیگه گذاشتم همینطوری بمونه... ضمنا بعد از تبریک عرض میشود حالا چون خواهر عروس شدی دلیل نمیشه چیزی ننویسیا!
بله! شما از اولم مهم بودی! مخصوصاً حالا که خواهرتم ازدواج کرده مهم تر هم شدی البته اگه دوست نداری آپ نکن ها! من عادت ندارم زیاد لی لی به لالای کسی بذارم
من نمیگم ..چون میدونم لو میره حالا همه بیان بگن بعدش میگم
الانم با عجله نوشتم برم سژهر رو ببرم کلاس بای فعلا ..
نبایدم بگی! وگرنه اخراج! :))
آب نبات ها رنگ دادن؟
نه متاسفم حدس شما اشتباهه. یک امتیاز منفی! :))
این الان یعنی چی دوست جون؟ یک امتیاز منفی هم به شما تعلق میگیره! :D
اینجا یخچال و این مثلا تنگ ماهی هم ژله است.
یخچالو خوب اومدی! :))
آفرین. درست بود.
سلام
شکلاتهاش که تابلو هستن. باقیشم لابد ژله ست و پاستیل و اینا...
سلام
منظورت اینه که کدوم قسمتش ژله ست دقیقا؟
خب تابلوئه دیگه. یه تنگه که کفش از اون یاروهاس(از همونایی که می خورن! شرمنده اسمشو یادم نیست) و توشم آب ریختید و دو تا ماهی الکی انداختین توش!
آخه این معماها چیه؟! فکر کردی با دسته ی عقب ماندگان ذهنی طرفی؟
:))) ای خدا از دست تو! نمی دونی چقدر خندیدم.
یه چیزی گفتی که دستی دستی آبروی خودتو بردی. کامنتهای اتل متل و غزل خونه رو ببین!
فقط اون یارو ها رو درست متوجه شدی که تازه اون رو هم اسمشو نگفتی. بابا خوب می تونستی بگی شکلات سنگی! اینم سخت بود؟ :دی
برای اینکه سخت تر کنی باید از یخچال درش می آوردی خواستم بهت بگم دیدم اگه اشاره به یخچال کنم لو میره ولی این یخچاله تابلوش کرد دختر خاله کوچه ....
باید میذاشتی رو میز بعد ازش عکس می گرفتی ..اونوقت کی میگفت آیا ؟؟؟خودم فقط
اشکال نداره! خیلی هم نمی خواستم معمایی بشه. بیشتر بهانه ای برای پز دادن بود! :)))
خوشحالم که پزتو دادی. مخ ما رو کار گرفتی که پز بدی؟ دیوانه. من شب خواب اینو میبینم اینقدر فکر کردم. آخه تو دهات ما از اینا نیست. میتونست تبلیغ یخچال هم باشه؟ حالا تمامی دوستان توجه کنند یه معما هم من میگم: چه رازیست در پس رگبرگهای پر شمار یک درخت؟
آره اصلا وبلاگ زدم که پز بدم! شما حرفی داری؟ :))
جواب سوال شما هم سخته. ذهنم خسته میشه فکر کنم ! :))
میتونه یه نقاشی باشه-میتونه ظرف شیشه ایی که تانیمه رنگ ونقاشی باشه و........
آفرین عمو نوید که به جواب درست تو نظرات نگاه نکرد و نظر خودشو گفت. ولی متاسفانه غلطه. کامنت اتل متل رو اگه ببینین جواب معلوم میشه
تو کشتی دختر خاله رو
دخترخاله سرور ماست :))
سیلام سیلام
ما با هوش فراوانمان میگوییم الان
این درون یخچال میباشندی و تهش از این شکلات سنگیاس که من عاشقشم و روشم ژله
خواننده جان! چرا اسمتو ننوشتی بفهمیم کیه که اینقدر باهوشه؟ :))
آهان! اسم اون یاروها رو یادم اومد!
ته ظرف شکلات سنگیه. ماهی ها پاستیلن. آبش هم ژله است...
چی فکر کردی؟! فکر کردی من سردسته ی عقب ماندگان ذهنی ام؟
این که کاری نداشت. اینا رو من در همون کامنت اولم هم اشاره کردم. فقط کمی سربسته گفتم که ببینم هوش بقیه در چه حدیه!
راستی یه سوال. پازل با اینجا چه فرقی داره؟
آفرین آفرین! می دونستم باهوشی! من کشته ی اون سربسته گفتنات شدم :))
پازل مثلا مثلا مثلا یه جورایی مینیمال نویسیه!! شما باور نکن!
هان... من به تندازه ی شادمهر مخم نمی کشه... هان...
آهان راستی من نمیدونم قسمتش چیه که من هر چی اینجا نظر میزارم انگار که نمیزارم یعنی نیست میشه یه هو...
شادمهر که خیلی مخش می کشه :))))
این نظرت اومد خداروشکر :)
آبه ژلهست و ماهی و سنگریزههاش پاستیله؟
معلومه به جوابها ی بقیه نگاه نکردی... آفرین
آب درسته .ژله ست. سنگ ها شکلاته ماهی ها هم کلا پلاستیکیه :)
درود
فکر میکنم تخم مرغ آب پزه که رنگش کردین.
:)) به به چه ذهنای خلاقی
برنده رو اعلام نمی کنید؟
جایزه چیه راستی؟ سکه؟ یا بلیط رفت و برگشت به شاه عبدالظیم؟
جایزه هر چی باشه به شما تعلق نمی گیره!! :)
فقط واسه اینکه افسرده بشی میگم که جایزه خیلی چیز با حالیه :)))
شرمنده باز من دیر رسیدم.ببخشید من چند سوال داشتم.
اسم یخچالتون چیه؟
ایا برچسب انرژِیش A هست؟
ضد برفکه؟
چرا به غیر از یه تنگ چند تا ماهی خسته سوز و سرماااااااا هیشکی توش نیست!
یه سوال دیگه چقدر سنگدلید شماها ماهی رو چرا گذاشتین تو یخچال.
و یه تشکر میکنم از خانوم بهار که گویا زن دایی شما هسن و به شما همیشه کمک میکنن.
اخ.مردشور این در کابینتو ببرن .هنوز درد داره سرم.
آخ آخ سرت خورد به کابینت؟ کی؟ چرا؟
جواب سوال ها:
1- LG
2- بله
3-بله
4- این یخچال عروس می باشد! و طبیعتا خیلی پر نیست. خیلی هم خالی نیست. اما چون من کلا از نزدیک ژله عکس گرفتم بقیه مواد معلوم نیست!
5- در اینکه ما بی سنگدلیم شکی نیست! ولی آخه ژله بیرون یخچال بمونه خراب میشه!
6- بهار زن دایی نیست. دخترخاله ست. شما چطوری به این نتیجه رسیدین که زن داییه؟ :))
بعدشم جریان این کابینت رو بگو که من از نگرانی در بیام. زود! آف بذار برام.
درود
راستی یادم رفت بگم، حقیقت داشت، دزدینش.
متاسفم. امیدوارم پیدا بشه. :(
سلام از وبلگت دیدن کردم ممنون میشم به منم سر بزنید.
چرا میزنی خواهر من. دعوا که نداریم که. با اون نوشتت من میتونستم صورته حرص خوردتو ببینم. با اون فشاری که به کیبورد می دادی. جالبش اینجاست آخرش دی: زدی. ایول.
حالا بی خیال جایزه ی ما رو رد کن بیاد میخوایم بریم کار داریم. بدو.
من که :دی نزدم. :)) زدم!!
بعدشم من اصلشم عصبانی نشدم اصلا هم حرص نخوردم. بسیار لطیف و مهربان و دوست داشتنی هم برخورد کردم :دی
جایزه ت هم اینه که هر وقت آپ کردی میام می خونم و نظر میدم. البته اگه بتونم :))
سلام
خیلی شبیه آکواریم هست
ولی اگه دوستان می گن یخچال پس یخچاله دیگه (ولی نمی دونم چرا تصورش برام سخته)
اون تنگ ماهی داخلش یعنی اون محتوای آبی رنگش ژله ست. سنگ های کفش هم شکلاته. ولی این ظرف گرد داخل یخچال قرار داره. خودش یخچال نیست :)
فکر کنم حالا تصورش راحت شد.
جایزه من کو
جایزه ی همه رو می تونستم دو در کنم ولی جایزه ی شما رو چیکار کنم ؟ آخه عمو نویدین دیگه :))
آدرس بدین براتون پست می کنم! :)
ظاهرش تنگ ماهیه اما این ظاهره!!!
یه یخچال داریم...این آبی ها ژله هستن. این ماهی ها یه چیزی تو مایه شکلات و پاستیلن. اون ته ته ها هم این سنگ شکلاتی ها هستن! بزن اون دس قشنگه رو آیا؟
به شرطی که تقلب تو کار نباشه....بله بزن دست قشنگه رو :))
گوش شیطون کر کدبانویی هستیا!
خدا حفظت کنه
خیلی ممنون عزیزم.
اصلا هم به روی خودم نمیارم که این ژله رو مامانم درست کرده ( آیکون سوت! )
سلام
اولش فکر کردم که شاید یه تنگ ماهی مصنوعی باشه
اما بعدش یادم به کدبانوگری شما افتاد
گفتم این حتما ژله هست و اون سنگا هم اب نباتن!
فقط موندم اون ماهیا رو هم میشه خورد یا نه!
ولی ای ول عجب ابتکاری داری به خدا!
فک کن مهمون میاد بعد اینو میگذاریم سر میز می گیم بفرمایید!
اگه دوستای دهاتی من باشند که از تعجب شاخ در میارن
خیلی ایده خوبی بود خانومی برم ژله بخرم
مرسی قربونت برم. برو درست کن تا مث خودم کدبانو شی :دی
اون ماهیا پلاستیکی هستن. خوردنیشو پیدا نکردیم!
من همچنان در حال سوت زدن هستم و اصلا قرار نیست به روی خودم بیارم که این ژله کار مامانمه نه خودم!
چه پست جنجالی شد این ..حالا منم میگم باور کنید دوستان که خود اکواریم ژله ایی داخل یخچال می باشد..از نزدیک شاهد بودم ..
یادم باشه بازم بهت ایده بدم عزیزم
شنیدم مکتوب گفت زن دایی می باشم ...این همه عنوان پست رو داد و بیدا کردی که دختر خاله ..فکر کنم خواجه حافظ شیرازی هم دیگه فهمید که ما دختر خاله هستیم و دوباره بعضی ها میگن زن دایی
خلاصه اومدم بگم کامنتهات رو دونه به دونه خوندم
قربان خلاقیت این خاله جانم برم که اینقدر هنرمنده هزار ماشاالله
عزیزم خاله جان کیه؟ منظورت چیه؟ مگه خاله جان این ژله رو درست کرده؟ آهان! افتاد دیگه؟ ببین اینقدر چشمک زدم و چشم و ابرو اومدم کج شد صورتم! می دونی که خاله جان تازه باید این چیزارو از من یاد بگیره :)))
مکتوب جونم هم که دوست عزیز منه چون تو عنوان پست نگفتم دخترخاله بهار متوجه نسبت نشده. حالا به هر حال هستن کسایی که این قضیه نسبت فامیلی ما رو نمی دونن. مهم اینه که متوجه شد تو چقدر خوب و مهربونی. نوع نسبت فامیلی که مهم نیست
اون نوره رو می بینی وسط عکس. اون منم الان داشتم بهش نگاه می کردم اینطوری شد. بقیشم آب شوره فکرکنم.
ادرست رو نداشتم وگرنه زود ترمیومدم. ببخشید
خواهش می کنم دیگه تکرار نشه!
آره تو درست گفتی آفرین! درضمن تو نور نیستی. نور علیٰ نوری!!
سلام مرسی از لطفت
سلام خواهش می کنم عمو جون
این آکواریومه اونام ماهی اند!!!
باریکلا :))
سلام
واااااااااااااااااااااااااااای چقدر هنرمند .چه همه خلاقیت که به ذهن جن هم نمیر سه .
دست شما درد نکنه دیگه! حالا خلاقیت مارو با جن مقایسه می کنی؟ :دی :))
سلام... خوبین؟ تنگ ماهی خوشکلش که تابلو است ... اما چرا آبش سبزه؟ ژس معلومه یه خوراکیه که شبیه تنگ ماهی درست شده.. و اما یخچال؟ من بعید می دونم یخچال باشه آخه اون ته چیزی شبیه آیینه وجود داره ... خوب شاید آیینه گذاشتین توی یخچالتون ... خدا رو چه دیدی ... شاید هیچ کدوم از اینا نیست ...
اصلا خود یخچال معما نیستش. من نمی دونم چرا همه براشون عجیب شده. این یه ظرق ژله ست ( شبیه به آکواریوم )که تو یخچال قرار گرفته. آبش هم چون ژله ش خیلی آبی نبود به سبز میزنه.
:))
پَ نظرم عوض شد
آخه واسه چی؟ نه بابا کار خودمه!!! :)
انقذه گازش میگیرم این جیگرو...خودش اوندفعه می گفت خاله منو نخور!
عشقول منه این پدر سوخته
مرسییییییییی
ای جانم...این بار یه چند تا هم از طرف من گازش بگیر. محکم محکم :)
بهش بگو شانس آوردی یه بچه خور حرفه ای تو رو از نزدیک نمی بینه!
من عشق داده ام
که حال با عشق سمت خدا می روم ؟
من عشق طلب کر ده ام
که عشق ز خدا خو اهم ؟
من عشق را به دندان گر فته ام
که در افطار عشق می سو ز م ؟
من عاشق بو ده ام
که در مهمانی با ایز د خو اهان سفر ه طعام عاشقانه هستم ؟
که اگر چنین باشد
دیگر شکایتی نیست
بد خلقی نیست
بی حو صلگی نیست
ریا نیست
رو ز ه ای بهر فر یب خلق نیست
ادعائی نیست
دو ر و ئی نیست
و
هر چه هست عشق است
و
عشق بی ادعا عشق
وحال باید اندیشید
مدیونی اگه فکر کنی من وایسادم همه بگن بعد که جوابش دراومد بگم!
برای اثبات حقانیت هم که شده اولین حدسم رو که اشتباه هم بود میگم!من فکر میکردم این یه شمعه!
خداییش ژله یا شمع در هر حال خیلی قشنگه و واقعا هنرمندانه اس...
اتفاقا حدس اولت هم خیلی معقول بود.
مرسی از تعریفت.
من هم اصلا همچین فکری نکردم! خیالت راحت! :)
سلام آپم بیاااااااااا.
آمدم!
به به، شنیدم که خواهر جان رو فرستادید خونهی بخت! به سلامتی ... مبارکا باشه، شیرینی فراوان فراموش نشه!
خیلی ممنونم از لطفت
شیرینی فراوون رو دقیقا کجا باید بفرستم ؟ :)
مرسی که گفتی...آره...بعد از اینکه نوشتم وقتی زمزمه میکردم فهمیدم اشتباس ولی دیگه گذاشتم همینطوری بمونه...
ضمنا بعد از تبریک عرض میشود حالا چون خواهر عروس شدی دلیل نمیشه چیزی ننویسیا!
چشم به زودی :)
هرچند با تاخیر ولی خانه نو مبارک
متشکرم. با تاخیر و بی تاخیرش مهم نیست :)
ای بابا ملت خیلی خسیس هستند یه کمی آپ´ هم نمیکنند
عروسی خواهرم بود عموجون سرمون شلوغ بود دیگه. به زودی این خساست برطرف میشه :)
دخترک نمیخوای یه حالی به این وبلاگت بدی؟
اهم! یعنی اینقدر مهم شدم؟ :)
سلام خواهر زن شب نویس!(آیکون زبون درازی ندارین؟! چه بی کلاس)
پاتختی هم که تموم شد. خونه هم که خلوته ایشالا. آپ بفرمایین!
خونه خلوته اما کارم بیشتر شده! حالا باید بعضی وقتا بشینم ور دل مامان جونم بیخودکی! که دلش نگیره! وظیفه ی خطیریه قبول کن! :)بالاخره دختر اولش رفته دیگه
سلام.... خوبین؟ خوب کی به سلامتی بیایم ژله بخوریم؟ هان....
این ژله که می بینین الان هیچ اثری ازش نمونده! اگه می خواین باید مخصوص درست کنم دوباره :)
بیکار بودی پاشدی اومدی اینجا؟
حالا من گوگل ریدرم خرابه...
مجبورم از وبلاگ دختر خاله ات بیام اینجا...
خوب بیا! یه ثوابی هم میشه. یه دوری می زنی! :)
قسم می خورم تقلب در کار نبود. مگه احمدی نژادیم که تقلب کنم!!!!
قربونت برم شوخی کردم. چرا خودتو با اون مقایسه می کنی عزیزم؟ چرا این ظلمو در حق خودت کردی؟ :)
بله! شما از اولم مهم بودی! مخصوصاً حالا که خواهرتم ازدواج کرده مهم تر هم شدی
البته اگه دوست نداری آپ نکن ها! من عادت ندارم زیاد لی لی به لالای کسی بذارم
حالا چون اصرار دارین آپ می کنم!!!
شیرینی رو بذار تو وبلاگت، خودم میادم برش میدارم یواشکی!
باشه فقط زود بیا تا خراب نشده! شیرینیش تره آخه! :)