زندگی

می خوام یه کاری بکنم!

از این به بعد از هر تصویری خوشم بیاد سعی می کنم شعر متناسب باهاشو پیدا کنم و بذارم تو وبلاگ. اینجوری دیگه خودمو مجبور نمی کنم برای آپ کردن چرند و پرند بنویسم! 


اولین تصویر:           زندگی آب تنی کردن در حوضچه ی اکنون است...


ساحل


دیگر توان پارو زدن ندارم

آن هم با پاروهای پوسیده

خودم را به امواج می سپارم

و دلم را به دریا



ساحلم نزدیک است

زیر تیغ آفتاب و بوسه ی مهتاب می درخشد

و من نگاهش می کنم

از دور

از نزدیک

این موج های بازیگوش...