بنویس روی کاغذ با سیاه ترین مداد دنیا
بنویس که روزی نگاهم چشمانت را می نواخت
و دستانت را می لرزاند
...
بنویس از حسی که دیگر نیست
از داغی که نشسته
و از عطری که پریده
...
بنویس
من آماده ی خواندنم
با شجاعتی تلخ
پ.ن: هیچ وقت نمی تونم حس واقعیمو رو کاغذ بیارم! بنابراین این پست ربطی به چیزی که واقعا تو دلمه نداره.
پ.ن: یاد روزایی که اتل متل و شادمهر با خوندن این پست ها می گفتن: "شب نویس عاشق شده! " بخیر...
خوبه که لااقل چیزی نوشتی.خوبی؟
مرسی کتایون عزیزم..خوبم
بنویس از حسی که نیست ... بنویس ... قول میدم بخونم ... قول میدم اشک نریزم ... قول میدم شجاع باشم ...
میخوام خیالامو واست بنویسم.
بهم نخندیا......
چرا بخندم دوست عزیز؟
من میشناسمت؟...
:| :)
....................................................................
اینجا چه تازه شده :)
شجاعتت ستودنی است
سلام اجی جونم
راست گفتن دیگه...این چیزا رو می نویسی ادم فک میکنه عاشق شدی
فوق العاده و استثنایی.
نوشتن این چند خط فقط از خودت بر می اومد.
راستش قالب جدیدم مبارک.
ولی حرف دل منو زدی.
ایندفعه دیگه جدی جدی نگران شدم... خوابمم نمیاد...
شاید نتونستی احساستو بنویسی اما بالاخره من از همین چند خط رنگ رخساره می فهمم سر ضمیر را رفیق !!!
می خوای بازم بگیم که با نوستالژیش خوش باشیم یا نه حالتو بد می کنه؟؟
نه... چرا حالمو بد کنه؟
خیلی هم خوبه
حالا یعنی الان باید بگیم شب نویس دیگه عاشق نیست؟؟
نه نه! همون قبلی رو بگی بهتره
سلام. اوه اینروزا انگاری همه از داغی میگن و حس وحالی که خیلی خوش نیست. منتظر حس خوشیم
آهااااان بله !! جماعت دیدید شب نویس جون بالاخره عاشق شد رفت
آره بدجوری هم رفتم!
شب نویس عاشق شده...
خیلی قشنگ بود نمیدونم تو دلت چیه اما چیزی که روی کاغد آوردی عالیه
راستی عاشق شدی؟
واااااااااااااااااااااااااااای اینجا چه نو شده ...بی معرفت تو که می دونی سرم شلوغه چرا خبرم نمیکنی که بیام ببینم اینجا رو ؟؟؟
خیلی خوب کاری کردی که دستی زدی به رنگ و روی اینجا ...کامنتا رو که خوندم گرفتم ماجرای اس ام اس های جمعه شبت رو !!!
مبارک باشه قالبت ...
بنویس نامه نویس ...بنویس از حس داغ قلبت ...
بنویس چنتا پرنده مونده ؟؟؟
بنویس چنتا غلط خط خورده از دیوارصااف قلبت !!
این شعر بسیار بداهه همین الا ن از وسط مغزم پرید رو کامنتدانی ....هیچ ربطی هم به خودم و خودت نداره .....
سلام عزیزم...شب نویس جونم من لینک قدیمیت رو داشتم واسه همین توی گوگول ریدر واردش نکردم تا بعد تصحیحش کنم! به خاطر همی الان توی لینکام بالا نمیای
منم خیلی کم پیش میاد بتونم حسمو بنویسم! ادم لجش می گیره انگار که لال باشم...
یاد اون وقع ها که شب نویس عزیزم زیاد می نوشت بخیر...
خدا کنه که بنویسه. نوشتن بهتر از اینه که هیچ وقت ننویسه و تو هر روز تو ذهن خودت اینو بنویسی
الان همینجوری اومدم قربون صدقه ت برم بعد بخوابم آخه تازه اومدم خونه خسته م خیلی ...
قربونت برم من ..ببینم کسی مشکلی داره یا نه ؟؟
خوب بخوابی عزیزم
هر کی مشکل داره بیاد سر کوچه!
این پست حس عاشقی شب نویس عجیب چسبید...مثه چای داغ دم افطار!
میگن عشق بی صدا میاد و مثل طوفان میره