آدم ها این روزها عجیب شبیه سوهان شدن! روشونو ازت برمیگردونن و بدون اینکه حواسشون باشه دارن چه بلایی سرت میارن روحتو می سابن و می سابن. بعد که کارشون تموم شد سرشونو بلند می کنن و وقتی موجود باقیمونده از کار دستیشونو (!) می بینن رو ترش می کنن و میگن: اه! تو چرا این شکلی شدی؟
بدیش اینه که سوهان به دست های این روزهای من نزدیک ترین آدمای زندگیم هستن... مامان یعنی تو هم؟
پ.ن: تا چند وقت کار من ناله کردن و غر زدنه. اینقدر می نویسم و غر میزنم که بشم شب نویس قبلی. تا اون موقع هم نظراتو باز نمی کنم. این مزخرفات که نظر نمی خواد.