حافظه که با آدم لج کند نوبر است
که منتظر نماند تا به آن رجوع کنی
که خودش داد بزند
گوش هایت را بگیری
جیغ بزند
وقتی پرده ی گوشت لرزید می فهمی مقاومت بی فایده است
لبخند میزنی
ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی!
نمیدانی چقدر این مغلوب شدن را محتاجم...
دقیقن زمانی هم فعال میشه که باید بمیره!
از بس بدجنسه. چون با دل دست به یکی می کنن
نمی دونم این نوشته رو می شه شعر نامید یا قطعه ادبی.هرچی هست دوست داشتنیه. و از همه مهم تر واقعیه!این جمله هم خیلی خوب بود: ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی!
شعر که نیست خودمم نمی دونم چیه!مرسی از تعریفت سولماز جان. لطف داری
آدم وقتی خودش دوست ندارد یک چیزی یادش بیاید و ناخودآگاه یادش بیاید باید ناراحت کننده باشد مگر اینکه خودت را زورکی به فراموشی زده باشی!!!!
نمی دونم والا
خیلی قشنگ بودحافظه من دائما در حال جنگیدن با منه هیچ وقت هیچی یادش نمیره!موفق باشی
عجب حالا که نشد ما زودتر بیاییم دو تا پست جدید داشتی.یادم باشه من دیرتر بیام تا تو آپ کنیچقدر این پستت رو دوست دارم.حرف دل خودم بود.و البته تهش هم......من هم مغلوب شدن را محتاجم!
کم کم عادت میکنی .منم همین جوریم.
باریکلا. این چیزارو هم می فهمی؟ صبر کن ببینم. آمده ای اینجا می خواهی با حرفهای صدمن یه غازت ما را گیج کنی پدر سوخته؟ من نمیدونم چه ربطی داشت. دلم می خواست الان اینو بگم.
دیوانه
ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی! نمیدانی چقدر این مغلوب شدن را محتاجم...این دیگه اخرش بود ...بسیار به حالم میاد ..دلم برات تنگ شده بووووووووووووووووووووس ..
بر خلاف نظر اکثریت:(ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی! ) کلیشه ای بود و تکراری.3خط آخری منهای خط آخر کمی لوس بازیه.ولی موضوع خوب بود
سعی نکرده بودم خوب بنویسم. فقط حرف دلمه...
حافظه خیلی بیرحمه. چجوری اینقد دوسش داری؟
وقتی همه چیزت تو حافظه ت باشه...
دقیقن زمانی هم فعال میشه که باید بمیره!
از بس بدجنسه. چون با دل دست به یکی می کنن
نمی دونم این نوشته رو می شه شعر نامید یا قطعه ادبی.
هرچی هست دوست داشتنیه. و از همه مهم تر واقعیه!
این جمله هم خیلی خوب بود: ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی!
شعر که نیست خودمم نمی دونم چیه!
مرسی از تعریفت سولماز جان. لطف داری
آدم وقتی خودش دوست ندارد یک چیزی یادش بیاید و ناخودآگاه یادش بیاید باید ناراحت کننده باشد مگر اینکه خودت را زورکی به فراموشی زده باشی!!!!
نمی دونم والا
خیلی قشنگ بود
حافظه من دائما در حال جنگیدن با منه هیچ وقت هیچی یادش نمیره!
موفق باشی
عجب حالا که نشد ما زودتر بیاییم دو تا پست جدید داشتی.یادم باشه من دیرتر بیام تا تو آپ کنی
چقدر این پستت رو دوست دارم.حرف دل خودم بود.و البته تهش هم......
من هم مغلوب شدن را محتاجم!
کم کم عادت میکنی .منم همین جوریم.
باریکلا. این چیزارو هم می فهمی؟ صبر کن ببینم. آمده ای اینجا می خواهی با حرفهای صدمن یه غازت ما را گیج کنی پدر سوخته؟ من نمیدونم چه ربطی داشت. دلم می خواست الان اینو بگم.
دیوانه
ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی!
نمیدانی چقدر این مغلوب شدن را محتاجم...
این دیگه اخرش بود ...بسیار به حالم میاد ..دلم برات تنگ شده بووووووووووووووووووووس ..
بر خلاف نظر اکثریت:
(ای حافظه ی لجباز دوست داشتنی! )
کلیشه ای بود و تکراری.
3خط آخری منهای خط آخر کمی لوس بازیه.
ولی موضوع خوب بود
سعی نکرده بودم خوب بنویسم. فقط حرف دلمه...
حافظه خیلی بیرحمه. چجوری اینقد دوسش داری؟
وقتی همه چیزت تو حافظه ت باشه...