«داستان یک راز»



       یه حس سرخ و زرد

       کمی سرخ مثل  شرم

       کمی زرد مثل خاطره

       که مثل یه راز تو این دل می مونه

       و خودشو قایم می کنه اون گوشه موشه ها

       و منتظره یهو وقتش که شد بپره بیرون

       و بگه من هنوز هستم

       گم نشده بودم

       نمرده بودم

       فقط زندونی بودم مثل هر گناهکار دیگه

       مثل همه ی راز های دنیا

       


نظرات 16 + ارسال نظر
بزرگ جزیره دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ق.ظ

بیش از حد تحت تاثیرم قرارم داد.
لامبورگینی!

کتایون دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:43 ق.ظ http://goodmorning.blogfa.com/

چه نوشه ی لطیفی

سحر مامان عسل دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:23 ق.ظ http://www.assal80.blogfa.com

لطیف بود/// ممنون/

زری دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ق.ظ http://everlife.blogfa.com

چقدر زیبا گفتی

اتل متل دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://shilly-shally.blogfa.com

کمی سرخ مثل شرم

کمی زرد مثل خاطره

بهاره سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ق.ظ http://eternaldeath.blogfa.com

ببین هرچی می خونمش منظورتو نمی گیرم!

رازه دیگه! نگیری هم مهم نیست

زوزه سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:29 ب.ظ

کلمه زرد و رنگ زرد رو که دیدم یاد یه بنده خدایی افتادم
هی مینوشت گل زرد و گل زرد و گل زرد
آخرشم معلوم شد مشکلات روانی داشته

طفلکی! والا من شنیده بودم رنگ زرد باعث بهبود افسردگی و اینا میشه!

زوزه سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ

طعنه نبودا.برداشت بد نکنی

نه من که برداشت بد نمی کنم. ولی مگه چیه حالا ؟ روانی بودن که بد نیست! همین حالاشم یه جورایی هستم

نوید سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 ب.ظ http://navidam.blogfa.com

خیلی زیباست مثل همه راز های دنیا

بهار مهرگان سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.baharmehregan.blogfa.com

من دقیقن نفهمیدم چه حسیه نویسنده شب اما به خاطر اطمینانی که بهت دارم قبوله ...

کتانه پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:58 ب.ظ http://katayoun.blogfa.com

چه راز زیبایی

نوید جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:31 ق.ظ http://navidam.blogfa.com

مرسی مرسی

زوزه یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:45 ق.ظ

دفعه قبل اومدم، اینجا یه رنگ دیگه نبود؟
قالبش ...

چرا. عوضش کردم.

نوید دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:12 ب.ظ http://navidam.blogfa.com

سلام و مرسی

Al شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ق.ظ

بیا دمه گوشم بگو قضیه چیه!

قضیه همون" چیزه" که تو پست بالا خودت گفتی دیگه!

سولماز سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:07 ب.ظ

خیلی دوست داشتنی بود.

خیلی زیاد.

باور کن.

مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد